×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

روی هر سینه سری تکیه کند روز وداع،سر من روز وداع تکیه گهش دیوار است

یکشنبه 6 مرداد 1392 - 5:07:09 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
× برای این پست نظرات ارسالی پس از تایید مدیر وبلاگ به نمایش در خواهند آمد

آخرین مطالب


بابا اینجا چ وضعش خرابه!همه پیرو جوون دنبال دوستی،من اهلش نیستم آقایون


توروخدا میبینین چ زمونه ای شده...اسم هوس شده عشق...همه دنبال ...حرف خواستگاری بیاد دنبال بحث عوض کردن...ای خدا خسته شدیم جمعه هارو بشماریم...پس کی میاد...


روی هر سینه سری تکیه کند روز وداع،سر من روز وداع تکیه گهش دیوار است


تو ک قصد جدائی کرده بودی،خیال بی وفائی کرده بودی،چرا با این دل خوش باور من،زمانی آشنائی کرده بودی


می گویند دو چیز زاده ی عشق نیست:جدایی،فراموشی...ولی آن زمان ک تو مرا تنها گذاشتی و فراموشم کردی من لحظه لحظه عاشقت شدم


گفتی محبت کن برو،باشد خداحافظ ولی...رفتم ک تو باور کنی دارم محبت میکنم


کاش امتداد لحظه ها دوباره با تو بودن بود


و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آردو برف ناامیدی بر سرم یکریز میباردچگونه بگذرم از عشق،از دل بستگی هایمچگونه میروی با اینکه میدانی چ تنهایم


صداکن مرا ک صدایت زیباترین نوای عالم است،صداکن مرا ک صدایت قلب شکسته ام را تسکین می دهد،صداکن مرا تا بدانم ک هنوز مرا از یاد نبرده ای،نشسته ام تا شاید صدایم کنی،صدایم کنی و محبت بی دریغت را نثارم کنی


از بزرگی پرسیدم زندگی چند بخش است؟گفت دو بخش کودکی و پیری،گفتم پس جوانی چ شد؟گفت با عاشقی سوخت و با جدایی مرد


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

11371 بازدید

3 بازدید امروز

3 بازدید دیروز

23 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements